منتخب چند حکایت طنز از رساله دلگشا
نوشته و انتخاب : محمد مهدی حسنی
الف - مقدمه
اگر حماسه ایران فردوسی را دارد، و شعر بزمی آن نظامی را، و شعر نصیحت و پند و غزل عاشقانه سعدی را، و غزل عاشقانه عارفانه رندانه حافظ را، و شعر عرفانی مولوی بلخی را، بی هیچ تردید یکه تاز پهنه طنز و شوخ طبعی و فکاهت ایران نیز عبید زاکانی است و نباید که در این ادعا کسی را ردی و یا انکاری باشد.
از میان آثار عبید آنچه اصیل و در نوع خود بی نظیر است، رساله اخلاق الاشرف اوست، زیرا در طنز و نکته سنجی و انتقاد اجتماعی بی مانند است؛ اما آنچه بویژه از حیث فکاهت گیراترین است، بی تردیدرساله دلگشاست. که در دو بخش تازی و پارسی فراهم آمده است.
مقایسه یک فکاهی مشترک که هم عبید آورده و هم مولانا فخرالدین علی صفیّ ( حکایت های قبلی وبلاگ در همین بخش " لطایف القضاء" از اوست)، نشان میدهد که عبید در این میدان " خداوند سبک " خاصّ بوده است، زیرا هرچند مولانا علیّ صفی نیز شوخ طبع و فکاهه پرداز بوده؛ ولی میان آندو تفاوت از زمین و آسمان است. علی صفی فکاهی نوشته، اما درانتخاب الفاظ و اختصار بیان، و تکرار نکردن یک موضوع، تنها عبید یکهّ تاز است .
در بیان همه گوینده گان ما " حشو" و زاید بچشم می خورد، اما همچنانکه در سخن سعدی حشو یا نیست و یا بسیار کم است - و به راستی سخن دانی و نکته سنجی را حدّ همین است- در طنز و فکاهت عبید هم حشو نیست و اگر هست، حشو ملیح است نه الفاظ زیاد و بارد که نکته را بی اثرمی سازد و پایگاه نکته سنج را پائین می آورد .
کسانی مانند "عباده مخنّت" در بارگاه "متوکل" و "کریم شیره یی" در بارگاه "ناصرالدین شاه" در تاریخ بسیار بوده اند و از همین راه به همه چیز رسیده اند و گاه نفوذ آنها در دل و اندیشه امیران و شاهان از هر وزیری بیشتر بوده است. لیکن "عبید" با آنان قابل قیاس نیست. و جایگاه او در حکمت و ظرافت بسیار رفیع می باشد. زیرا همانگونه در پبش تر در مقاله " لطایف القضاء - طرح بحث و معرفی بخش " آورده ایم مقصود امثال عبید از خندیدن و خندانیدن، بیشتر نیش زدن و بخود آوردن است.
لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید


گر وکیلی راه انصاف و عدالت نرود،


ابوبکر عبدالله بن محمد بن شاهاور اسدی ( انوشروان ) رازی متخلص به "نجم" و معروف به "دایه" ، از صوفیان بزرگ و نویسندگان مشهور در گذشته بسال 654 ﻫ. ق. است. از احوال و زندگی او با تمام شهرتش، اطلاعات کافی در دست نیست. موطن وی شهر ری بوده و با خانواده خود در آنجا زندگی می کرده است. 

" ... قاضي پس از فراغت مطالعه اوراق پرونده، با لحنی تعجب آمیز گفت: " خانم محترم شما در همه جا نوشته ايد، سن شما بيست سال و چند ماه است. لطفاً دقيقا بفرماييد چند ماه ؟ " خانم: " بیست سال و...لو ... لو ... سيصدوشصت ماه." *1
این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی، گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی" خواهم زد. چرا و چگونه؟ می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.