شنبه ۲۲ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۸:۵۷ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

شبی که تختخواب افتاد

نوشته : جیمز تربر

ترجمه : منوچهر محجوبی

نقاشی ها از : جیمز تربر

در باره نویسنده: *

جیمز تربر James_Grover_Thurber طنز نویس و هنرمند موفق آمریکایی در سال 1894 در شهر كلمبوس ايالت اوهايوي امريكا بدنیا آمد. چشم هاي او در كودكي در تصادفي آسيب ديد و به تدريج ضعيف شد تا اینکه نابينا شد و در سال 1961 درگذشت، از او میراثی با ارزش از نوول ها و قصه های کوتاه فراوان بجا مانده است.

تربر در 1913 به دانشگاه اوهايو راه يافت اما با آغاز جنگ جهاني اول تحصيلاتش را تا سال 1919 ناتمام گذارد . در طول اين جنگ ، ابتدا در واشنگتن و سپس در پاريس به كار پرداخت. تربر پيش از اينكه با هارولد راس ، سردبير مجله زيبا و معروف نيويوركر ، ديدار كند در شهر زادگاهش ، كلمبوس و نيز پاريس و نيويورك به كار خبرنگاري مشغول بود. ديدار با هارولد راس در 1927 سرآغاز همكاري او با اين مجله گرديد و به عنوان يكي از سردبيران آن به كار پرداخت . جيمز تربر ازين پس بسياري از داستانها ، مقاله ها و نقاشي هاي خود را در همين مجله به چاپ رساند . خلق و خو، لحن مشخص و شيوه و سبك او جزئي جدائي ناپذير از نيويوركر شد . بسياري از آثار تربر هجوآميز است . آدم هاي سرگشته آثار او با دلتنگي در جهان توضيح ناپذير گام برمي داردند، آدم هايي كه به گونه اي خنده آور با جهان خود در جدالند . در اين آثار تشتت، حماقت و احساس پوچي ، كه تمدن به انسان ها مي بخشد ، ديده مي شود .

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

جمعه ۲۱ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 


چهارشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۹ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

اولئک الذّین اشتروا الضّلاله بالهدی فما ربحت تجارتهم و ما کانوا مهتدین (بقره-آیه 16) برگردان: آنان که گمراهی را به بهای هدایت خریدند، پس بازرگانی شان بهره ای نداشت و راه یافتگان نبودند

اتفاق دوستان با هم دعای جوشن است*

نوشته: محمد مهدی حسنی

بفروخته ای دین خود از بی خبری

یوسف که به ده درم فروشی، چه خری (سعدی)

اینجانب پیش تر یاداشتی را به عنوان " كلماتي که بيشترين آمار را در موتورهاي جستجو دارند" در ویلاگ منتشر کردم. در همانجا گفتم : " ... اینجانب با مطالعه عناوین مزبور، شوکه شدم، حالم دگرگون و پشتم به لرزه در آمد. و با خود گفتم : وامصیبتا ..... این بدین معنی است که عده زیادی از کاربران ایرانی که احتمالاً اکثریت آنان را عزیزترین هایمان یعنی نوجوانان و جوانان تشکیل میدهند، دغدغه،مشغولیت، و علقه هاشان ابتذال محض و جوانب آن است و آنان، یافته و انتظار هاشان از اقیانوس بزرگ و عمیق و متنوع علم و فن و تجریه مجازی، راه آبهایی دور افتاده و ساکن و عفن نظیر موسیقی ابتذال ، لطیفه، جوک ابتذال و دانلود عکس و فیلم مستهجن، مسائل جنسی، موبایل و .... است که نه به درد دنیا و نه به درد آخرتشان می خورد." و نیز پرسشی را در میان آوردم : " با نگاهی به دور و بر خود می بینیم، پدر و مادرها حتی آنان که اهل علم و فضل و دانش هستند از دانش کامپیوتر بی نیاز یا بهتر است بگوئیم بی اطلاعند. و برعکس جوانان آنان، سرگرمی و بازیچه شان دنیای مجازی و ماهواره است و باز می دانیم که فیلترینگ و جمع آوری آنتن های ماهواره راه مبارزه با غول علت ابتذال نیست، دلخوش کردن به خاک کردن موقت پشت معلول (غولچه ها) ست. چه با پیشرفت روز و ساعت و دقیقه افزون تکنولوژی، دور زدن این اهتمام ها و تلاش ها آسان و برای استفاده کنندگانش، بی هزینه است. بنابراین در این وانفسا چه باید کرد ؟..."

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

سه شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۲:۷ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

بررسی حقوقی و فقهی موضوع حکم انتقال مبیع در اثنای مدت خیار تخلف از شرط

نوشته : محمد مهدی حسنی

طرح بحث :

گاهی به هنگام وقوع بیع موجل، متعاملین شرط می کنند که اگر هریک از چکهای موضوع ثمن برگشت شود و یا اقساط ثمن در سررسید مقرر میان آنان پرداخت نگردد فروشنده اختیار فسخ معامله را داشته باشد. در این حالت هرگاه خریدار به تعهدات خود عمل نکند، فروشنده می تواند با استفاده از خیار خود، معامله را فسخ کند.

محل سوال است که اگر در اثناء مدت تاریخ تنظیم قرارداد و اعلان فسخ، خریدار مبیع را به ثالث انتقال دهد، وضعیت معامله دوم به لحاظ صحیح یا غیرنافذ بودن چگونه است؟ و اگر قایل به صحیح بودن معامله دوم باشیم، خسارت فروشنده (اول) چگونه بایستی جبران شود؟

بدیهی است در فرض سوال ما حق نقل و انتقال ملک در اثنای اجل، به وجه ملزمی از خریدار سلب نشده است و گرنه تکلیف معامله دوم به لحاظ غیر نافذبودن روشن است.

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید

یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۲۴ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

تکمله ای بر یاداشت " به سر عشق خراسان دارم "

نوشته : محمد مهدی حسنی

پس از اینکه اینجانب یادداشتی به عنوان " به سر عشق خراسان دارم " در انتقاد به تغییر نام بلوار ایرج میرزای مشهد در وبلاگ شخصی ام گذاردم، با خواندن روزنامه خراسان یکشنبه 16فروردین1388 (صفحه 8 ویژه استان خراسان رضوی) آگاه شدم که پس از انتقادهای مردمی و کنجکاوی روزنامه نگاران، از ناحیه مسئولان شهری مشهد دو توضیح در این باره داده شده است:

شهردار منطقه 11 مشهد گفته است: "شهرداری منطقه در تغییرنام این خیابان نقشی ندارد و فقط مجری تغییرنام است. و خانم فاطمه غیور تنها بانوی عضو شورای اسلامی شهر مشهد - که سمت رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا را هم داراست - گفته است: در سال ۸۶ شورا نامه ای به شهرداری نوشته و خواسته است که اسم خیابان های مکرر یا نامیده شده در قبل از انقلاب ( هرگاه در نام شان شبهه ای است) بازنگری شود. همچنین وی با تاکید به این که گزینش نام ایرج میرزا قبل از انقلاب است و نیز نام گذاری میدان ها و معابر با هویت و فرهنگ شهروندان ارتباط مستقیم دارد، دو دلیل برای تغییرنام بلوار ذکر کرد :

الف –مردم و مراکز ادبی و فرهیختگان علمی کشور این تغییرنام را درخواست کرده اند.

ب- ایرج میرزا بنیان گذار ادبیات فورنوگرافی ؟!! است و قبل از او شاعری دیگر چنین مفاهیم و مضامینی را وارد فرهنگ مکتوب کشور ما نکرده است.

از این رو در تکمیل یادداشت قبلی و پاسخ به اظهارات رسمی مسئول پیش گفته ناچار از بیان مطالب زیر است :

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید

یکشنبه ۱۶ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۹:۲۵ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

به سر عشق خراسان دارم

دفاعیه و رنج نامه ای از طرف اهل ادب و ایرج میرزا به شورای اسلامی مشهد

نوشته : محمد مهدی حسنی

نام بلوار زبیای ایرج میرزا در مشهد به بلوار جلال آل احمد تغییر یافت.

این خبری صادق است، می توانید، به محل بروید، و ببیند که شهرداری مشهد یا بهتر است گفته شود شورای اسلامی شهر مشهد (چون ظاهراً چنین کاری بایستی با تصویب شورای اسلامی شهر باشد) ، دو سه روز مانده به عید، تابلو اصلی و تمام تابلوهای فرعی خیابان را با هزینه من و شما تازه و نو کرده اند و صد البته این کار ارتباطی با بهار و رویش تازه طبیعت ندارد.

تغییر نام مزبور با پروژه های مفید و زیبای دیگری که مقارن با جشن نوروز در سطح شهر مشهد اجرا شده، همخوان نیست. زیرا بر خلاف این تغییر نام، آن پروژه ها، تازگی و طرب انگیزی و وجدآوری بهار و جشن ملی باستانی را برای مشهدی ها و زائران حضرت ثامن الحجج (ع) دوچندان کرد.

برای خراسانی ها که ایرج آنان را چنین ستوده است:

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید

یادآوری: این نوشته با دگرگونی کمی، در ص 2 نشریه فرهنگی، سیاسی اجتماعی و اقتصادی "هفته نامه اترک"، سال 3، ش 135، مورخه دوشنبه 31 فروردین 1388 منتشر شده است.

دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۱ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

نوروز و مهرگان به روایت جاحظ

نوشته و انتخاب : محمد مهدی حسنی

طرح بحث و مقدمه :

نوروز به از مهرگان اگرچه‌
هر دو دو زمانند اعتدالي‌ (ناصرخسرو) (1)

نوشته حاضر حاوی بخشی از ترجمه کتاب "تاج" (التاج في اخلاق الملوک) نوشته ابو عثمان عمربن بحر جاحظ، به تصحیح استاد احمد زکی پاشا ست که اصل کتاب به زبان تازی پیوسته و آراسته شده است و به خامه زیبای حبیب اله نوبخت (2) با اسلوبی به زبان جاحظ و با حفظ جمال ادبی آن ترجمه گردیده و در مرداد 1328 در تهران و از طرف کمسیون معارف، به ریاست وقت ابراهیم حکیمی نشر داده شده است. کتاب "تاج" که به نقل از مترجم، بیگمان ترکیبی از تاج انوشیروان "ترجمه روزبه" و مختارات تاریخی "جاحظ" است، درکنار کتبی همچون آثار الباقیه بیرونی و المحاسن و الاضداد کسروی و زین الاخبار گردیزی و روضة المنجمین شهمردان رازی و آثار البلاد و اخبار العباد قزوینی و نخبة الدهر فی عجایب البر و البحر و نیز تواریخ معتبر موجود، یکی از مهمترین منابع اصلی شناخت نوروز به شمار می آید. (2)

کتاب تاج از این نظر که به توصیف دقیق تشریفات و آئین نوروزی و به ویژه چگونگی دادن هدایا به شاه ایران و نحوه ثبت و ضبط این هدایا و آورندگانشان در دفاتر مخصوص و جبران خسارت صاحبان آن در مواقع ضروری تنگدستی پرداخته، حائز اهمیت است.

هرچند جاحظ در کتاب خود، به بیان قوانین و نظاماتی نظر داشته که در عصر خلفای عباسی شایع و معمول بوده است، لیکن بقول مترجم کتاب، وی آئینه ای ساخته است که بیش از هر چیز رسوخ و چیرگی شدن ایران و آداب ایرانیان را بر تمدن عرب و تازیان نشان می دهد. چنانکه در این کتاب آئین و رفتارهایی در زمره اخلاق و آداب عصر اسلامی آورده شده است که برخی از آنها با آئین مقدس اسلام موافقت و تجانسی ندارد.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

شنبه ۸ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۴۴ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

دیدار نورورزی با استاد سید محمد روحانی

نوشته ی محمد مهدی حسنی

سید محمد روحانییکی از دید و بازدید های تعطیلات نوروزی امسال دیدار با سید محمد روحانی بود، شنیده بودم که کسالت استاد بیشتر شده است، به اتفاق دوستی پزشک و همسران خود به دیدارش رفتیم، خوشبختانه، حال وی از زمان دیدار قبلی - در بهمن ماه پارسال - بهتر بود. استاد روحانی به اتفاق همدم و انیس همیشه اش (فرخ خانم) در آپارتمانی ساده و نه چندان بزرگ زندگی می کند. پیرمرد بر خلاف عظمت اندیشه و روح، در قالب مادی، مشتی پوست و استخوان است، او زیبا، محکم و متین و گرم سخن می گوید و آنگاه که لب باز می کند نگاه نافذ و مهربانانه او با آهنگ کلامش همنواست.

هرچند در زندگی سختی و مرارت بسیار دیده است که از این دست، پذیرش ابتلا و آزمایش فقدان دو فرزند جوانش است، با این همه کوه‌بیدیلی به دید می رسد که در دشت بزرگ و پر پائیز زندگی، پابرجا و استوار، آزادانه نفس می کشد و راه بالا و عشق را می رود .

مصاحبت با استاد، پرسیدن و انتظاری پاسخ او، برای من و هر دیدار کننده ای، نشاط آور و مستی فزون است.

می گوید رنج کهن سالی و مرارت بیماری از علاقه او به کار و تحقیق نکاسته است و در حال حاضر در باره قرآن کریم می اندیشد و می نویسد.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

یکشنبه ۲ فروردین ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۵۰ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

دید و بازدید عید با رضا افضلی

نوشته ی محمد مهدی حسنی

دیشب با انبازی اهل و عیال برای دید و بازدید عید به خانه رضا افضلی شاعر و پژوهشگر خراسانی رفتیم. همان جا مطلع شدم او هم وبلاگ نویس شده است. خدا را شکر نسل پدرها و جوان های قدیم کم کم در می یابند که اینترنت و دنیای مجازی، حاصل ناموس تطور و تکامل است و گزیری از ایجاد دوستی و مودت با آن ندارند بنده پیش تر نیز به بهانه ای شبیه سخن امروز را گفته ام . به تأسی از "شاه بدخشانی" که گوید :

گویند که هرکه یافت حرفی نزند نی نی غلط است هر چه یابد گوید

بچه آدمیزاد ( افضلی ادیب که جای خود را دارد و استادِ فرشته است) باید حرف زند و در دنیای وانفسای امروزی که تالی و پیروی دنیای مجازی است، برغم نظر بزرگی چون "با یزید بسطامی" ساکن سرای سکوت نباشد و همچون فوجی نیشابوری ( شاعر بیت : جهانی مختصر خواهم که در آن / همین جای من و جای تو باشد) خلق و خویی را که اختیار نکند تا نمّامان و سخن چینان گویند طالب جهانی مختصر است. باید فریاد زند و عرض اندام کند تا خانه اش دق الباب شود، حق با مرزا صائب ست که می گوید :

خموش هرکه شد از قال و قیل ها وارست نمی زنند دری را که از برون بسته است

وقتی آموزندگان و جوان های قدیمی چون افضلی با مانیتور و مودم و صفحه کلید همراه و همگام می شوند. تجربه می کنند و می بینند در مقابلشان و در اتاقی ساکت، همنشین و همدمشان یکی – رایانه - ، لیکن با میلیاردها دهان است ، و تو پنداری همین مقدار گوش دارد. تازه متوجه می شوند. که چرا تاکنون پاره های دل و دست پروده شان آنان را کم سواد، بل بی سواد؛ فرض کرده و می کنند. وچرا ورای آنان می نشییند. غافل از اینکه :

گر نشستی ورای خاقــــــانی نه ورا عیب و نه تورا هنرست.

برای امثال ما که جفت مان در منزل و بیخ گوشمان و ور دلمان هست و چت هم نمی کنیم، دنیای مجازی بی هیچ خطر و دغدغه است. چه فرقی می کند که در رایانه آن طرفی، شیر واقعی است که در رگهایش خون جریان دارد؛ و یا شیر علم، که حمله اش، دمبدم از باد است. آیا " خود تعریف کرده لیلی" واقعاً جوان و زیبا و رعناست، یا خدای ناکرده : "نامادربزرگ پدری همسایه کناری" ست، که عمرش آفتاب لب بام است.

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید

چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۸۷ ساعت ۱۰:۳۴ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

ابوریحان بیرونی :

"نوروز نخستین روز است از فروردین ماه، و زین جهت روز نو، نام کردند، زیراک پیشانی سال نو است و آنچ از پس اوست از این پنج روز، همه جشن هاست و ششم فروردین ماه نوروز بزرگ دارند، زیراک خسروان بدان پنج روز حق های حشم و گروهان (و بزرگان) بگزارندی و حاجتها روا کردندی ، آنگاه بدین روز ششم خلوت کردندی خاصّگان را و اعتقاد پارسیان اندر نوروز نخستین آنست که اول روزی است از زمانه و بدو فلک آغازید گشتن."(1)

نوروز نامه

نوشته : محمد مهدی حسنی

ما ایرانیان سال نو را در 21 مارس که نخستین روز بهار و هنگام اعتدال ربیعی خورشید (قرار گرفتن خورشيد بر روي خط استوا و برابری شب و روز ست)، جشن می گیریم

هزاران سال پیش پیشیانیان ما به ظرافت و تیزدلی دریافتند که با گذشتن خورشید از این جای آسمان، سختی و برودت سرما کاهش می یابد و رویش دوباره طبیعت و زندگی شروع میشود از این رو بایسته دیدند که برای پیشواز چنین موهبت اهورایی جشن هایی ترتیب دهند. از آن هنگاشند.

ایرانیان تنها کسانی نیستند که سال نو را در این تاریخ جشن می گیرند 21 مارس عید کشاورزی و یا بهاری یهودیان است، هرچند عید مذهبی آنان محسوب نمی شود و نیز چند کشور اروپائی سال نو را از اول بهار گرفته اند، چنانکه در اسکاتلند تا سال 1600 و در انگلستان تا 1752 میلادی این روز، اول سال نو محسوب می شد. (3)

همانگونه که در مقاله "شب یلدا – پیشینه تاریخی و انعکاس آن در ادب فارسی و فرهنگ عامه" گفتیم : نوروزاز کهن ترین و معتبرترین جشن های ملی و از معدود آداب مذهبی ایرانی است. (4)

که پس از ورود اسلام، نه تنها از میان نرفت، بلکه گرامی داشته شد. چنانکه در مفاتيح الجنان، که از معتبرترین مصابیح شیعه است، آدابی بر اساس آموزه امام جعفر صادق (ع) به معلي بن خنيس بیان شده است.

هرگاه بر اساس منابع تاریخی و دینی موجود نظیر آئین مزدیسنا و شاهنامه حکیم توس (فردوسی پاکزاد)، روز نوروز، روز فرخنده آفریدن حضرت زرتشت (ع) و برگزیدن وی به پیغمبری است و روز بر تخت نشستن جمشید و تولد کیومرث و هوشنگ و کیخسرو و پور سیاوش و روز بربند نهادن دیوان تبه کار بوسیله تهمورث و تقسیم کشور ایران میان فرزندان از ناحیه فریدون و روزی است که شاه گشتاسب و بانو کتایون و جاماسب، آئین مزدیسنا را پذیرا می شوند. در عین حال بنابر اعتقاد شیعه همین روز، روز آفرینش آدم و روز جلوس حضرت علی "ع" بر خلافت و روز عید غدیر خم و روز پیروزی حضرتش بر نهروانیان و روز غیبت و پدیدارشدن و برخواستن حضرت مهدی موعد (عج) نیز می باشد چنانکه هاتف در مناسبت دوم گوید:

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »