شبی که تختخواب افتاد
نوشته : جیمز تربر
ترجمه : منوچهر محجوبی
نقاشی ها از : جیمز تربر
در باره نویسنده: *
جیمز تربر James_Grover_Thurber طنز نویس و هنرمند موفق آمریکایی در سال 1894 در شهر كلمبوس ايالت اوهايوي امريكا بدنیا آمد. چشم هاي او در كودكي در تصادفي آسيب ديد و به تدريج ضعيف شد تا اینکه نابينا شد و در سال 1961 درگذشت، از او میراثی با ارزش از نوول ها و قصه های کوتاه فراوان بجا مانده است.
تربر در 1913 به دانشگاه اوهايو راه يافت اما با آغاز جنگ جهاني اول تحصيلاتش را تا سال 1919 ناتمام گذارد . در طول اين جنگ ، ابتدا در واشنگتن و سپس در پاريس به كار پرداخت. تربر پيش از اينكه با هارولد راس ، سردبير مجله زيبا و معروف نيويوركر ، ديدار كند در شهر زادگاهش ، كلمبوس و نيز پاريس و نيويورك به كار خبرنگاري مشغول بود. ديدار با هارولد راس در 1927 سرآغاز همكاري او با اين مجله گرديد و به عنوان يكي از سردبيران آن به كار پرداخت . جيمز تربر ازين پس بسياري از داستانها ، مقاله ها و نقاشي هاي خود را در همين مجله به چاپ رساند . خلق و خو، لحن مشخص و شيوه و سبك او جزئي جدائي ناپذير از نيويوركر شد . بسياري از آثار تربر هجوآميز است . آدم هاي سرگشته آثار او با دلتنگي در جهان توضيح ناپذير گام برمي داردند، آدم هايي كه به گونه اي خنده آور با جهان خود در جدالند . در اين آثار تشتت، حماقت و احساس پوچي ، كه تمدن به انسان ها مي بخشد ، ديده مي شود .
لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید


موسیقی ابتذال ، لطیفه، جوک ابتذال و دانلود عکس و فیلم مستهجن، مسائل جنسی، موبایل و .... است که نه به درد دنیا و نه به درد آخرتشان می خورد." و نیز پرسشی را در میان آوردم : " با نگاهی به دور و بر خود می بینیم، پدر و مادرها حتی آنان که اهل علم و فضل و دانش هستند از دانش کامپیوتر بی نیاز یا بهتر است بگوئیم بی اطلاعند. و برعکس جوانان آنان، سرگرمی و بازیچه شان دنیای مجازی و ماهواره است و باز می دانیم که فیلترینگ و جمع آوری آنتن های ماهواره راه مبارزه با غول علت ابتذال نیست، دلخوش کردن به خاک کردن موقت پشت معلول (غولچه ها) ست. چه با پیشرفت روز و ساعت و دقیقه افزون تکنولوژی، دور زدن این اهتمام ها و تلاش ها آسان و برای استفاده کنندگانش، بی هزینه است. بنابراین در این وانفسا چه باید کرد ؟..."
پس از اینکه اینجانب یادداشتی به عنوان " به سر عشق خراسان دارم " در انتقاد به تغییر نام بلوار ایرج میرزای مشهد در وبلاگ شخصی ام گذاردم، با خواندن روزنامه خراسان یکشنبه 16فروردین1388 (صفحه 8 ویژه استان خراسان رضوی) آگاه شدم که پس از انتقادهای مردمی و کنجکاوی روزنامه نگاران، از ناحیه مسئولان شهری مشهد دو توضیح در این باره داده شده است: 
نوروز به از مهرگان اگرچه
یکی از دید و بازدید های تعطیلات نوروزی امسال دیدار با سید محمد روحانی بود، شنیده بودم که کسالت استاد بیشتر شده است، به اتفاق دوستی پزشک و همسران خود به دیدارش رفتیم، خوشبختانه، حال وی از زمان دیدار قبلی - در بهمن ماه پارسال - بهتر بود. استاد روحانی به اتفاق همدم و انیس همیشه اش (فرخ خانم) در آپارتمانی ساده و نه چندان بزرگ زندگی می کند. پیرمرد بر خلاف عظمت اندیشه و روح، در قالب مادی، مشتی پوست و استخوان است، او زیبا، محکم و متین و گرم سخن می گوید و آنگاه که لب باز می کند نگاه نافذ و مهربانانه او با آهنگ کلامش همنواست.
هزاران سال پیش پیشیانیان ما به ظرافت و تیزدلی دریافتند که با گذشتن خورشید از این جای آسمان، سختی و برودت سرما کاهش می یابد و رویش دوباره طبیعت و زندگی شروع میشود از این رو بایسته دیدند که برای پیشواز چنین موهبت اهورایی جشن هایی ترتیب دهند. از آن هنگاشند.
این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی، گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی" خواهم زد. چرا و چگونه؟ می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.