جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۲:۴۹ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

چند شعر نو از تقی خاوری

رویش رویا (از مجله گیله وا)

می رود

از روی اقیانوس ها آبی می شود

از روی جنگل ها سبز

از روی فانوس های دریائی روشن می گذرد

آن سوی آب ها

و حضورمرا نیز با خود می برد

در شهری شفاف

در خیابان هائی که غروب

با سمفونی های زیبا می درخشند

در جنگل هائی که بلبلان

در آواز خود دیوانه می شوند

در کافه هائی که دل گرفتگی را به آتش می کشند

لطفاً برای خواندن بقیه شعرها به ادامه مطلب بروید.

چهارشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۱۰:۴۱ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

فقیه یا حقوقدان، کدام یک؟

نوشته ی محمد مهدی حسنی

اینجانب اگر ناگزیر نباشد، به ندرت و تنها برای شنیدن اخبار و مشروح مذاکرات مجلس، به رادیو گوش می کنم. برای دومین بار است، که می شنوم رادیو با دعوت یک کارشناس مذهبی (روحانی) به پرسش های شرعی شنوندگان خود پاسخ می دهد. جواب دادن به سوال های مردم در باب عبادات از بحث ما خارج است. لیکن برخی از پرسش ها در باره احکام سیاسی و معاملات است پرسش هایی مانند چگونگی تقسیم ترکه و امور حسبی، احکام مربوطه به معاملات، احوال شخصیه و غیره.

هر کس که مختصری به فقه و حقوق عرفی آشنا باشد می داند که :

یکم – به علت قبول و ضرورت وجود احکام ثانویه، میان برخی از احکام فقهی و احکام عرفی حقوقی، مانند مقررات حاکم بر اجاره محل کسب و پیشه موضوع قانون روابط مالک و مستاجر مصوب 56 و احکام بانگ داری بدون ربا و ... تناقض آشکار و ظاهری وجود دارد.

دوم – برخی از مقررات عرفی مانند مقررات حاکم بر اسناد تجاری، شرکت ها، تابعیت، دعاوی تصرف مستقل از مالکیت و ... اصولاً ریشه در فقه اسلامی ندارد و مستحدثه بوده و منشا آن حقوق خارجی است.

سوم – بعضی از مقررات حاکم مانند مقررات اجباری بودن ثبت اسناد و معاملات اموال غیرمنقول، نحوه تنظیم وصیّت نامه و .... هر چند ماهیتاً و غالباً همان احکام شرعی و فقهی است لیکن بنا به لحاظ تشریفات انجام و برخی آثار آن، تابع قوانین عرفی خاص خود است.

چهارم – با توجه به تشتت آراء و اقوال فقهی، گاهی نظر برخی از متاخرین از مراجع عظمی تقلید در موضوعات با یکدیگر متفاوت است و چون قوانین ماهوی تنها یک نظر را پذیرفته است، طبیعی است که در رابطه میان مردم، آنچه ملاک و مناط است، قانون است این موضوع در اصل یکصد و شصت و هفتم قانون اساسی ج. ا. ا. و ماده 3 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی و ماده 8 اصلاحی قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب مصوب 28/7/81 مورد تاکید قرار گرفته است همچنین مدلول استفتایی از امام (ره) به شرح زیر، که موضوع پرسش سوال کننده، تعارض میان قانون (نظر فقهی شورای نگهبان) و فتوی ایشان بوده، پرسش کننده بر خلاف انتظار و تلویحاً می شنود، که قانون ولو اینکه با فتوای ایشان مغایر باشد، لازم الاجرا و معتبر است، زیرا فقها هریک در اعلام نظر فقهی خود مستقل می باشند:

س - آیا بر فرض عدم لزوم عمل به قرارداد (در مسئله 21) نظر مبارک بر لغو اطلاق قانون و اعلام بطلان رویه است، یا لغو محتاج به نظر فقهای شورای نگهبان می باشد (چون بر حسب اصل 4 قانون اساسی خلاف موازین شرع ارزش قانونی ندارد)؟

ج - نظر من آن بود که نوشتم و فقها هر یک مستقل در نظرند. *

به این ترتیب از مجموع تذکرات چهارگانه فوق چنین بدست می آید پاسخ به پرسش های مردم جزء در مورد عبادات و یا اینکه پرسنده، نظر فقهی مرجع تقلید مشخصی را در موضوع مربوط به احکام معاملات و سیاسات سوال کند، بایستی فردی حقوقدان باشد و تسلط میهمان چنین برنامه هایی به فقه نه تنها مشکل مردم را حل نمی کند بلکه گاه بعلت تعارض جواب با مقررات قانونی موجب سر در گمی و به اشتباه رفتن سوال کننده می شود. امیدواریم تذکر مشفقانه و منطقی فوق مورد توجه و امعان نظر مدیران و مسئولان صدا و سیما قرار گیرد.

)))))))))))))))))(((((((((((((((((((((

* موازین قضایی از دیدگاه امام خمینی (ره)، حسین کریمی، قم، انتشارات شکوری، بهار 1365- ص180 - مساله 22 از بخش استفتائات مربوط به دادگاه های حقوقی.

( این یاداشت، بعدها در فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال 2، شماره 3/ پاییز 1390- صص219-220 منتشر شده است)

شنبه ۱۵ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۴:۴۱ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

تاریخ وکالت در ایران

بخش اول (مقدمه و وکالت در ایران باستان)

نوشته ی محمد مهدی حسنی

با پوزش

برای خواندن نوشته حک و اصلاح شده، بر لینک زیر کلیک فرمایید:

http://dad-hassani.blogfa.com/post/615

جمعه ۷ اسفند ۱۳۸۸ ساعت ۷:۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

هفتم اسفند روز وکیل مدافع را شاد باش می گویم

به خوانندگان نجیب و بصیر وبلاگ، این وعده را می دهم که به زودی چند پست زیر عنوان "تاریخ وکالت در ایران" تقدیم آنان خواهد شد .

امیدوارم درخت دیر سال استقلال وکالت در کشور ما هیچ گاه آسیبی نبیند و ما وکلای دادگستری هر روز بیش از پیش، با کسب آگاهی، تقوا، شجاعت، امانت و حق خواهی بیشتر، همچنان راه اسلاف خدا پوی خود را رویم.

محمد مهدی حسنی

یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱۲:۱۹ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

کنکاشی ادبی 4 (در باره مصرع رنگین)

بخش سوم

تمثیل تیغ و قلم (شمشیر و کلک) در ادب فارسی

نوشته ی محمد مهدی حسنی

استفاده از تمثیل تیغ و قلم، در ادب فارسی قدمت بسیار دارد و در نظم و نثر فارسی فراوان بکار رفته است :

به پیش سوار اندر آمد دژم

بزد تیغ و شد نیزه ی او قلم (فردوسی)

دو لب سرخ و بینی چو تیغ قلم

دو بیجاده خندان و نرگس دژم (فردوسی)

گردون گر از وفاش بگردد به تیغ او

گردش نکرده گردن گردون قلم شود (فلکی شروانی)

بسی نیاید تا چون پدر به تیغ و قلم سوار گردد و گردد مدیح را محور (عسجدی)

چو شمشیر شجاعت را علم کرد به یک تیغ استخوانش را قلم کرد (هلالی جغتایی)

"قلم از آب دهانش آب روی تیغ گوهر دار بیفزود و تیغ آتش بارش سر بر خط عنبر نثارش بنهاد .... (امیر) از وی برنجید و فرمود که تیغ از نیام برباید کشید و قلم از دست بباید نهاد که کفایت این مهم به عزبات اعلام دارند نه به خطوات ( جوامع الحکایات عوفی)

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید.

سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۶:۱۹ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

تصویر طنز (کاریکاتور حقوقی) - شاعر و نویسنده در کلانتری

به نقل از مجلّه گل آقا – شماره - نوزدهم- سال پنجم( 20مرداد 73 ) - پشت جلد

به نقل از مجلّه گل آقا – شماره سیزدهم- سال پنجم( 16 تیر 73 ) - ص 6 سایت گل آقا

یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۴۵ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

این راه که می رویم به ترکستان است

نوشته ی محمد مهدی حسنی

اگر دوستان خرده نگیرند که : "فلانی چشم دیدن همکاران جدید و وکلای ماده 187 را ندارد" می خواهد به یک معضل اجتماعی در باره ی صنف خود، اشاره کند که سیاست نادرست دولتیان باعث آن شده است.

زمانی که اینجانب در مقطع کارشناسی حقوق، فارغ التحصیل شد، دانشکده های حقوق به تعداد انگشتان یک دست بود، لیکن سالهاست که دهها دانشکده حقوق در هر جای این کشور اعم از شهر و بخش تاسیس شده اند و با هر سطح علمی، به تربیت حقوقدانان مشغولند و نتیجه آن، وجود تعدادی زیادی لیسانس حقوق جویای کار است و دولت نیز که لاجرم از فراهم آوردن موقعیت اشتغال برای آنان است و بودجه اش اجازه نمی دهد تا خود به عنوان کارمند و قاضی از خدمت آنها استفاده کند، لذا راحت ترین راه جذب این فارغ التحصیلان را اعطای امتیاز وکالت (اعم از کانون های مستقل وکلای دادگستری و یا دولتی ماده ی 187 ) و یا دفاتر اسناد رسمی می داند و این به نوبه خود باعث شده است تا تعداد وکلای دادگستری به نحو کنترل نشده ای، افزایش یابد. همین موضوع در مورد افزایش دفاتر اسناد رسمی نیز عیناً صادق است.

حال اینان در آمد کافی ندارند، خوب نداشته باشند از دیدگاه آقایان، بالاخره یک جوری باید گلیم خود را از آب بیرون کشند.

متاسفانه این سیاست اشتباه تنها در باره فارغ التحصیلان حقوق و فقه اعمال نمی شود بلکه در باره دیگر مشاغل هم رخ می دهد. وجود چندین داروخانه و آزمایشگاه در مجاورت هم یا در یک خیابان در شهرهای بزرگ، بر درستی این ادعا دلالت دارد.

در نوشتار حاضر، اینجانب در صدد این نیست که ثابت کند، نفس این کار اشتباه است، شاید از جهات دیگری که به عقل ما قد نمی دهد، این سیاست توجیه شود، بلکه می خواهد به یکی از آفات این سیاست نادرست اشاره کند و آن افزایش خلاف کاری، تقلب و کسب در آمد غیر شرعی و قانونی شاغلین آنها است.

تجربه نشان داده است که وقتی یک وکیل یا سردفتر یا داروساز و غیره، خرج و برش برابر نیست، ناچار از تمسک به روش های متقلبانه و غیر قانونی است. در حیطه شغل خود می گویم : زیاد بودن تعداد وکلای دادگستری در مراکز استان ها (از جاهای دیگر خبر موثق ندارد) باعث شده است، به ویژه وکلای تازه کار، نتوانند درآمدی مناسب داشته باشند و به دست آورده های آنان حتی کفاف پرداخت هزینه های جاری شان از قبیل اجاره دفتر و حقوق منشی را ندارد. دیده شده است که برخی از آنان، محل هایی را به عنوان دفتر کار، تهیه و استفاده می کنند که بیشتر مناسب برای کارکرد یک خواربار یا میوه فروشی است وبه هیچ وجه در شأن استقرار یک وکیل دادگستری نیست. تابلوهای وکلاء در نمای ساختمان ها، روز به روز بزرگتر شده و می شود. چنانکه تابلوی زیر که در یکی از شهرستان های خراسان رضوی، با دوربین گوشی همراه برداشته شده و مجاور دادگستری شهرستان مربوطه است، تمامی دیوار خارجی (نمای) ساختمان را اشغال کرده است، در حالیکه نفس تبلیغ برای وکیل، با مقررات وکالتی آشتی ندارد.

هر روز به عناوین و خرده نوشته های آمده در روی تابلو و کارت های ویزیت وکلا اضافه می شود: " .... کارشناس ارشد حقوق، .... دانشجوی دکترا، .... عضو هیات علمی، .... مشاوره در امور حقوقی ، کیفری ، ثبتی، خانواده، اجاره.... و ....".

بدون شک تداوم این رویه موجب خسران جامعه و به ویژه آسیب دیدگی نهاد مقدس وکالت خواهد شد زیرا کاهش تقوی کاری و تعهد وکلا، واژگون شدن شیوه مرضیه پیش کسوتان وکالت، سرسری و سطحی شدن اقدامات، طرح دعاوی بیهوده دعاوی به خاطر اخذ حق الوکاله کم، پایین آمدن سطح علمی و جنبه فنی کارها، بی دقتی و باسمه کاری، به همان دلیل؛ تمسّک به هر طریق و شیوه برای اخذ رای و مختومه کردن سریع پرونده ها... زد و بندها، درصد دادن ها و ... بلاشک نتیجه این سیاست نادرست خواهد بود. اینجانب به عنوان عضوی کوچک از خانواده بزرگ حقوقدان این کشور، ناصحانه می گویم: ".... این راه که می رویم به ترکستان است؟"

شنبه ۳ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۲:۲۳ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

فابل هایی با نتیجه های اخلاقی دفتر مشق

نوشته ی مارک آزوف و ولادیمر تیخوینسکی

ترجمه : منوچهر محجوبی

یاداشت نویسندگان: ما دوتا ئیم

ما دوتائیم ، هر کدام چهل سال داریم ، سنی که یک مرد سادگی کودکانه را پشت سر گذاشته ولی هنوز به دوره دوم کودکی برنگشته. زمان خوبی است برای کار.

برای تاتر نمایشنامه می نویسیم ، و برای آرکادی رایکین و خیلی از کمدین های دیگر لطیفه درست می کنیم . هر دو تایی با هم چیز می نویسیم ، و به همین جهت نوشته های مان، دو بار کوتاهتر از مال دیگران است . هر کداممان آنچه را که در نوشته دیگری نمی پسندد حذف می کند. روی همین اصل، خرده ریزه های ناچیزی برای خواننده می ماند که فابل های کوتاه است.

هیچ فابلی بدون نتیجه اخلاقی نیست، و قسمت بزرگتر هر فابلی آن است که در نتیجه اخلاقی آمده .

با توجه به اینکه این نتیجه های اخلاقی رونوشت برابر اصل است و همه کس آنها را می داند، هیچ نمی فهمیم چرا سردبیر ها چاپ شان می کنند. خودتان قضاوت کنید.

مارک آزوف - ولادیمر تیخوینسکی

لطفاً برای خواندن بقیه به ادامه مطلب بروید.

دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۸ ساعت ۷:۴۶ ب.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

کنکاشی ادبی 3 (در باره مصرع رنگین)

بخش سوم

نگاهی به واژه ی "مصرع" و ترکیبات آن در شعر فارسی

نوشته ی محمد مهدی حسنی

در ادامه بحث خود، در این جستار به بررسی واژه مصرع و نقش این واژه در تصویر سازی شعر فارسی می پردازیم.

کلیم کاشانی را اعتقاد است که اسکندر چون نمی توانست مصرعی بسراید، سدّ مشهور ذوالقرنین را ساخت:

لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید.

یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۸۸ ساعت ۱۱:۷ ق.ظ توسط محمد مهدی حسنی | 

یک غزل و دو شعر نیمایی از تقی خاوری

پل های رنگین کمانی

از عمق دریای تاریک، موجی برآمد، روان شد

از روی پل ها گذر کرد در اوج رنگین کمان شد

ترکید چون رعد و پیچید، فریاد محبوس در دل

با نقش رنگین کمانی، پیوست؛ موجی از آن شد

آن پیر کوه جسارت جان در کف عشق بنهاد

درپیش جمعیت عشق روئید سبز و جوان شد

تنهائی اش همچو دریا وسعت گرفته ست هرجا

توفان موج رهائی ش، رفت از کران بیکران شد

پرتاب تیر از کمان را حرف و دهان را مثالی ست

فریادها چون برآمد پرتاب تیر از کمان شد

شب را شکستند و رفتند، تا آن طلسم نهانی

خواندند ناگفته ها را، تا از ظلمت عیان شد

جام جهان بین کاذب، بشکست از برق تندر

با ریزش و با شکستن آن شعبده از میان شد

"راوی" در این کنج خلوت تصویرهای شگفتی ست

آن جوی خشکیده ی عشق در ناامیدی روان شد.

٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪

ترانه های فردا

نشانی خود را نوشته در جیب می نهد

و بر تیزه های الماس قدم می گذارد

فریادش در صداها گم

غوغای قهرمان شدن را نمی شناسد

آه ای ترانه های فردا

که از حضور گمنام تو اختناق بر زمین می ریزد

و دختران مثل سرو قد می کشند

آنسوی آبها گردن ها بر افراشته

اینسوی، عاشقان خواب شان جشن شادمانی آراسته

شجاعت بی ادعّای تو

پلنگان را به فکر فرو می برد

هرجا ایستاده باشی زیبا می شود

حتی میان دود و آتش ابلیس

غمم از حضور تو مثل پشه می رود بر باد

و آرزو شانه به شانه در خیابان می بالد

دنیا ترانه ی تحسین ترا می خواند

نگاه تو خالص تر از آن ست

که تمجید: امکان زلالی آن را بهم بزند

در تمجید ناپدید از دیده ای

می بینم :

یکباره موج زیبائی به حرکت در آمد

این توئی که تکثیر شده ای

بصورت جمعیت زیبایان

که د رجواب گلوله

چشمان شان شب را چراغانی می کنند

صبح رفتگران خیابان را

از رنگ قرمز می شویند

تقی خاوری

٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪٪

و مرگ یک اتفاق فراموش

چه پخته در خیال خود

این دیگ زندگی امروز

و من که هیچ ندارم میان چنته ی بی چند

زمانه ی تردست و روز تردستی ست

که پشّه را به گرد هوا گول می زنند امروز

به ساعتی که سنگ می خورد به سرم

کنار یک چشمه

غبار سبز از تن یک برگ را زلال می شویم

ترا صدا می زنم ای یار

که آن ستاره های گمشد شاید

دوباره در نگاه تو باشد

هنوز می شود به عشق نظری داشت

در این هوای بی خردی

می شود کنار عشق نشست

مداد زمانه نمی نویسد این که

چرا جنازه پاکی میان تابوت است

و مرگ یک اتفاق فراموش

در این پلّه

به پیش اهرمن امّا

سری فرو نمی آرم

اگر که قناعت کنم

به پاکی و سفیدی ریواس

تقی خاوری - 6/4/87

مشخصات
چه بگویم ؟     (حقوقی، ادبی و اجتماعی) این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی،  گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی"  خواهم زد. چرا و چگونه؟  می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.
  مائیم و نوای بینوایی
بسم اله اگر حریف مایی
               
*****************
دیگر دامنه  های وبلاگ :
http://hassani.ir

* * * * * * * * * * *
«  کليه حقوق مادي و معنوي اين وبلاگ، متعلق به اینجانب محمد مهدی حسنی، وکیل بازنشسته دادگستری، به نشانی مشهد، کوهسنگی 31 ، انتهای اسلامی 2، سمت چپ، پلاک 25  تلفن :  8464850  511 98 + و  8464851 511 98 + است.
* * * * * * * * * * *
ایمیل :
hasani_law@yahoo.com
mmhassani100@gmail.com

* * * * * * * * * * *
نقل مطالب و استفاده از تصاوير و منابع این وبلاگ تنها با ذکر منبع (نام نویسنده و وبلاگ)، و دادن لینک مجاز است.  »