طلب و دین و پایندانی (ضمانت) در آینه زبانزدها و امثال
نوشته : محمد مهدی حسنی
منبع: ( برگرفته از فصلنامه وکیل مدافع - ارگان کانون وکلای دادگستری خراسان، سال 12، شماره 22/ اسفند 1401- صص: 103-138)
قرض خدا و قرض خلایق به گردنم
آیا ادای قرض کنم یا ادای فرض. (عبید)
از لحاظ اجتماعی و اقتصادی، در این زمان پر از گرانی و تورم، بیگمان چرخ اعاشه مردم طوری می چرخد که سر سال چیزی برای خمس دادن نمی ماند، تا مجبور به دست گردانی شوند. و سیر کردن شکم خود و عائله، حکم زین کردن گربه را دارد. بنابراین در این گیرودارِ برای بسیاری از عائله مندان، استقراض، فتحی بزرگ و در یک کلام، پر جبرئیل است به ویژه برای امثال راقم بازنشسته، که چندرقاز و صنار سه شاهی حقوق صندوق حمایت از وکلا، حکم مواجب خشکه دوره خاقان بازی برای عساکر را دارد و اینک با نداشتن هیچ پس انداز و پاپاسی و پر بودن چوب خط، گاهی استقراض، می تواند از خنس و فنس شدن امور جاریه اش جلوگیری کند.
از لحاظ حقوقی بحث قرض و طلب و ضمانت، و متفرعات آن مانند دعاوی تجاری چک و سفته به حکایت پرونده های فراوان دادگستری در میان مباحث حقوق اموال و حقوق تعهدات ، اهمیت و جایگاه ویژه خود را دارد . لیکن باید دید که در فرهنگ توده بهویژه ضربالمثلها پژواک این اعمال مهم حقوقی و اجتماعی چیست؟ در نوشتهی پیش رو بخشی قابل توجه از زبانزدها و ضربالمثلهای فارسی دراینباره، جستجو و جمعآوری و بررسی شده است.
لطفاً برای خواندن بقیه مقاله به ادامه مطلب بروید


«صداق المرأة» یا مهر به معنای مالی است که زوج در عقد نکاح به زوجه میدهد و میزان آن برحسب توافق زوجین و یا ولی آنها متغیر است. اگرچه مهر را جزء ارکان عقد نکاح قلمداد نکردهاند، لکن بر اساس اهداف و مصالح خاصی از طرف مقنن در حقّ زوجه جعل گردیده است و صرفنظر از جنبهی منفی مهریه در بعد اقتصادی، که امروزه پروندههای زیادی را در دادگاهها بر رویهم انباشته است، ثبات علاقه و صمیمیت بین طرفین عقد نکاح به جهت جلوگیری از اضمحلال ارکان خانواده بر محوریتِ دادن مهر به زوجه مدّ نظر شارع بوده است.
این وب دارای مباحث و مقالات فنی حقوقی است. لیکن با توجه به علاقه شخصی، گریزی به موضوعات "ادبی" و "اجتماعی" خواهم زد. چرا و چگونه؟ می توانید اولین یاداشت و نوشته ام در وبلاگ : "سخن نخست" را بخوانید.